طراحی وب سایت دو سفر! - کوهپایه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و روایت شده است که امام علیه السلام کمتر به منبر مى‏نشست که پیش از خطبه نگوید : ] مردم از خدا بترسید که هیچ انسانى بیهوده آفریده نگردیده تا به بازى پردازد ، و او را وا ننهاده‏اند تا خود را سرگرم بى‏فایدت سازد ، و دنیایى که خود را در دیده او زیبا داشته جایگزین آخرتى نشود که آن را زشت انگاشته ، و فریفته‏اى که از دنیا به بالاترین مقصود نایل گردیده چون کسى نیست که از آخرت به کمترین نصیب رسیده . [نهج البلاغه]

دو سفر!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 91/7/14 7:30 عصر

 

 

مردی که تازه پرواز با هواپیمای تفریحی را یاد گرفته بود از دوستش دعوت کرد یک بار با او بپرد. مرد تو رو در وایسی قبول کرد. خلبان ما پرواز کرد و چند تا پشتک وارو هم تو هوا زد و نشست. دوست بیچاره‌اش که از ترس داشت می‌لرزید و نزدیک بود سکته کند، به او گفت: ممنون برای دو بار سفری که مرا با خودت بردی. خلبان با تعجب گفت: دوبار!؟ دوستش گفت: بله. اولین بار و آخرین بار!



راستی نگفتم به تو. این روزها دارم برای تغویت زبان، یک کتاب لطیفه‌ی انگلیسی مطاعله می‌کنم. وقتی چیزی ندارم تو وبلاگ بنویسم، یکی از آنها را می‌نویسم. (صداقت را حال کردی؟!)

 



 




کلمات کلیدی : خلبان، پرواز، هواپیمای تفریحی، سفر، لطیفه انگلیسی